شنبه / ۱۵ آذر / ۱۴۰۴ Saturday / 6 December / 2025
×
۳۴ ستاره روابط عمومی‌ اتاق‌های سراسر کشور را بشناسید 
در نخستین جشنواره برترین‌های روابط عمومی تجاری؛

۳۴ ستاره روابط عمومی‌ اتاق‌های سراسر کشور را بشناسید 

حسین فیروزه | کارشناس روابط عمومی و پژوهشگر حوزه آب و جامعه

اکوسیستم روابط عمومی و بحران آب؛ ضرورت عبور از دوگانه افراطی

این بحران دو ویژگی خاص دارد که ضرورت گفت‌وگو و اطلاع‌رسانی درباره آن را بیش از پیش آشکار می‌کند. نخست، ماهیت "خاموش" اما فراگیر آن است. برخلاف حوادثی مانند زلزله یا سیل که آثارشان ناگهانی و آشکار است، بحران آب به‌صورت تدریجی و بی‌صدا پیش می‌رود.
اکوسیستم روابط عمومی و بحران آب؛ ضرورت عبور از دوگانه افراطی

آژانس خبری پی آر؛ بحران آب در ایران آرام و بی‌صدا پیش می‌رود، اما اثراتش مستقیم بر زندگی، امنیت غذایی، اقتصاد و انسجام اجتماعی دیده می‌شود. متولیان این حوزه دو رویکرد در ارتباطات بحران -یکی مبتنی بر شفافیت کامل و دیگری بر مدیریت احساسات- را پیش گرفته اند که هر دو نقاط قوت و ضعف خود را دارند. راه سوم، یعنی “تعهد به حقیقت با بیان هوشمندانه”، می‌تواند هم اعتماد عمومی را حفظ کند و هم چشم‌انداز عملی برای عبور از این چالش ملی ترسیم نماید.

بحران آب در ایران دیگر یک هشدار مبهم در گزارش‌های علمی یا محافل اقلیم‌شناسی نیست؛ این بحران امروز به شکلی مستقیم وارد زندگی میلیون‌ها شهروند شده است.

کاهش بارندگی، افت شدید سطح آب‌های زیرزمینی، خشک‌شدن تالاب‌ها، فرونشست‌هایی که تا بیخ گوش شهرها رسیده و کاهش کیفیت منابع آبی هر روز ابعاد تازه‌ای پیدا می‌کند. این تغییرات نه‌تنها بر محیط ‌زیست و منابع طبیعی اثر گذاشته، بلکه امنیت غذایی، اقتصاد و حتی ثبات اجتماعی را تحت تأثیر قرار داده است.

این بحران دو ویژگی خاص دارد که ضرورت گفت‌وگو و اطلاع‌رسانی درباره آن را بیش از پیش آشکار می‌کند. نخست، ماهیت “خاموش” اما فراگیر آن است. برخلاف حوادثی مانند زلزله یا سیل که آثارشان ناگهانی و آشکار است، بحران آب به‌صورت تدریجی و بی‌صدا پیش می‌رود. همین آرام و پیوسته بودن روند باعث می‌شود بخش زیادی از مردم عمق خطر را احساس نکنند و حتی مدیران نیز با تصور “فرصت‌ داشتن برای اقدام”، تصمیم‌های حیاتی را به تعویق بیندازند.

این موضوع در مبحث منابع آب زیرزمینی عمیق‌تر نیز می‌شود. اگر یک پدیده بحرانی مثل خشک شدن دریاچه ارومیه به دلیل “قابل مشاهده بودن”، واکنش مردم و دولت‌ها را برمی‌انگیزد، مرگ آبخوان‌ها به دلیل ماهیت نادیدنی آن، همواره به مسئله‌ای دست چندم تبدیل می‌شود. نمونه فاجعه بار آن نیز تصویب قانون تعیین تکلیف چاه های فاقد پروانه توسط نمایندگان مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۸۹ بود که خود باعث افزایش دو برابری چاه های فاقد پروانه بهره برداری در کشور شد و نشان داد حتی در سطح قانون گذاران نیز مسئله بحران منابع آب زیرزمینی، خاموش یا فاقد اهمیت است.

دوم، بحران آب یک مشکل تک‌بعدی نیست بلکه بستر شکل‌گیری سایر بحران‌هاست. کم‌آبی می‌تواند موج‌های بزرگی از مهاجرت روستاییان به شهرها ایجاد کند، حاشیه‌نشینی را گسترش دهد، منابع تولید را از بین ببرد، اشتغال بخش کشاورزی و دامپروری را نابود کند و از همه مهم‌تر، تنش‌های اجتماعی و منطقه‌ای بر سر حقابه‌ها را شعله‌ور سازد.

دوم، بحران آب یک مشکل تک‌بعدی نیست؛ بلکه مثل ریشه‌ای است که شاخه‌های آن در حوزه‌های مختلف زندگی ما گسترده شده. خشکسالی و به تبع آن کم‌آبی می‌تواند امنیت غذایی را تهدید کند و باعث کاهش تولید محصولات کشاورزی شود، که خود سرآغاز گرانی مواد غذایی و فشار اقتصادی بر خانواده‌هاست. در ادامه، کشاورزان و دامداران شغل خود را از دست می‌دهند و ناچار به ترک روستا می‌شوند؛ موج مهاجرت به شهرها، رشد حاشیه‌نشینی و افزایش فشار بر خدمات شهری را به همراه دارد.

این چرخه تنها به اقتصاد خلاصه نمی‌شود. رقابت بر سر منابع آبی محدود، می‌تواند به اختلافات محلی و بین‌استانی بر سر حقابه‌ها دامن بزند. در بعضی مناطق، تنش‌های اجتماعی و حتی درگیری فیزیکی بر سر آب، پیش‌تر هم دیده شده است. از طرف دیگر، کاهش پوشش گیاهی و فرسایش خاک، بحران‌های زیست‌محیطی مانند گرد و غبار را تشدید می‌کند که خود سلامت عمومی را تهدید می‌نماید.

به همین دلیل، بحران آب را باید نه یک مشکل فنی یا اقلیمی، بلکه یک «مسئله چند پارامتری» دید؛ مسئله‌ای که می‌تواند جهت‌گیری توسعه، مهاجرت، روابط اجتماعی و حتی امنیت ملی را تعیین کند.

درباره این بحران باید صحبت کرد؛ زیرا سکوت، خطر را از بین نمی‌برد بلکه تنها زمان برخورد با پیامدهای غیرقابل کنترل را جلو می‌اندازد. اطلاع‌رسانی شفاف، آگاه‌سازی عمومی و هشدارهای دقیق می‌تواند فرصت انجام اصلاحات رفتاری، فنی و سیاستگزاری را پیش از رسیدن به نقطه غیرقابل بازگشت فراهم کند. بدون این آگاهی، جامعه و حتی تصمیم سازان و تصمیم گیران با واقعیت‌هایی روبه‌رو خواهد شد که نه برای آن آماده است و نه توانایی واکنش مؤثر به آن را دارد.

دو نگاه در ارتباطات و روان‌شناسی بحران

پوشش رسانه‌ای بحران آب در ایران را می‌توان در دو چارچوب عمده بررسی کرد. نخست، رویکرد «ارتباطات ریسک» که بر صداقت، شفافیت و ارائه آمار و اطلاعات واقعی حتی در شرایط بحرانی تأکید می‌کند. تجربه‌های مختلف نشان می‌دهد که پنهان‌کاری شاید در کوتاه‌مدت آرامش ظاهری ایجاد کند، اما در بلندمدت به بی‌اعتمادی و واکنش‌های منفی می‌انجامد.

دوم، رویکرد «مدیریت احساسات جمعی» که بر کنترل بار عاطفی پیام‌ها متمرکز است. این دیدگاه معتقد است پیام بیش از حد هشداردهنده می‌تواند ظرفیت روانی جامعه را فراتر از حد تحمل ببرد و موجب بی‌عملی یا واکنش‌های غیرمنطقی شود.

این دو رویکرد وقتی در بستر ایران قرار می‌گیرند، با پیچیدگی‌های تازه روبه‌رو می‌شوند. رسانه‌ها در ایران، به دلیل حساسیت‌های سیاسی و چارچوب‌های رسمی، محدودیت زیادی در انتخاب و انتقال پیام دارند. علاوه بر این، بی اعتمادی به تریبون های رسمی مثل روابط عمومی ها و از بین رفتن مرجعیت رسانه های داخلی، باعث می‌شود حتی اخبار درست نیز با شک و تردید خوانده شود.

در عین حال، ظرفیت و آمادگی نهادی و زیرساختی کشور برای واکنش سریع به بحران محدود است. این واقعیت موجب می‌شود هشدار صریح بدون ارائه راهکار عملی و ارائه یک چشم انداز روشن و قابل سنجش نسبت به آینده، به جای بسیج اجتماعی، منجر به اضطراب و ناامیدی شود.

پیامدهای گفتن یا نگفتن واقعیت

انتشار واقعیت‌های تلخ به‌طور کامل می‌تواند اعتماد عمومی را تقویت کند و انگیزه لازم برای تغییر عادات نادرست مصرف را ایجاد نماید. این شفافیت به جامعه نشان می‌دهد که وضعیت «عادی» نیست و نیاز به اقدام فوری وجود دارد.

اما این رویکرد خطراتی نیز دارد. اگر اطلاعات بدون زمینه‌سازی و مدیریت احساسات ارائه شود، ممکن است موجی از نگرانی و اقدامات هیجانی به راه بیفتد: از خرید گسترده پمپ و منبع ذخیره آب خانگی گرفته تا ساخت استخرهای بزرگ کشاورزی، حفر چاه‌های غیرمجاز و مهاجرت شتاب‌زده از مناطق کم‌آب به مناطق شمالی کشور را می توان در زمره پیامدهای ارسال عریان پیام دسته بندی کرد.

در مقابل، روایت تعدیل‌شده و کم‌تنش از بحران، از شوک ناگهانی جلوگیری می‌کند و به دولت زمان می‌دهد تا برنامه‌ریزی کند. ولی هزینه آن ادامه‌ مصرف غیرمسئولانه، از دست رفتن فرصت اصلاح الگوهای مصرف، و افزایش بی‌اعتمادی است که در نهایت آثار منفی بیشتری خواهد داشت.

این وضعیت یک دوراهی واقعی ایجاد می‌کند که انتخاب میان «بی‌اعتمادی» و «اضطراب» به‌ظاهر اجتناب‌ناپذیر است، اما در عمل باید به سمت ایجاد راه حل های سوم حرکت کرد.

تعهد به حقیقت با بیان هوشمندانه؛ رویکردی برای گفتن واقعیت بدون ایجاد شوک

در مواجهه با بحران‌های پیچیده مانند بحران آب، دو افراط رایج در اکوسیستم روابط عمومی و رسانه ها وجود دارد: یا همه حقیقت ناگهان و بی‌واسطه بیان می‌شود و جامعه دچار اضطراب، بی‌اعتمادی یا واکنش‌های پیش‌بینی‌ناپذیر می‌شود؛ یا بخش مهمی از حقیقت پنهان می‌ماند تا آرامش ظاهری حفظ شود، که این خود به انباشت مشکلات و بی‌اعتمادی بلندمدت می‌انجامد. رویکرد «تعهد به حقیقت با بیان هوشمندانه» تلاش می‌کند بین این دو نقطه تعادل ایجاد کند.

اینجا نقطه ورود روابط عمومی نهادهای متولی “آب” در کشور به ویژه شرکت های آب منطقه ای است. در این روش، پیام‌ فراتر از صرفِ بیان داده‌هاست. مدیران و کارشناسان، واقعیت موجود را با تمام ابعاد و جزئیات ضروری بیان می‌کنند، اما برخلاف روش های جاری، این پیام توسط روابط عمومی (یا خبرنگاران) باید در قالبی ارائه شود که هم قابل فهم باشد، هم بار روانی‌ قابل مدیریتی داشته باشد. این یعنی اطلاعات خامِ بحران، با زبان روزمره، مثال‌های ملموس و چارچوب‌هایی که راه‌حل را در کنار مشکل نشان می‌دهد، به مردم منتقل ‌شود.

مطالعات سازمان‌هایی مانند WHO و UNDRR نشان داده است که وقتی اطلاعات بحران همراه با «راهکارهای عملی متناسب با ظرفیت مخاطب» ارائه شود، احتمال مشارکت جمعی و پذیرش اقدامات سخت، بالاتر می‌رود. به بیان دیگر، مردم وقتی حس کنترل نسبی بر شرایط دارند، بهتر می‌توانند با حقایق تلخ روبه‌رو شوند. ارائه ی محتوای هشدار دهنده با فرمی هوشمندانه، این حس کنترل را ایجاد می‌کند.

در مورد بحران آب ایران، اجرای این رویکرد می‌تواند شامل ارائه آمار کاهش منابع آبی همراه با تصویرسازی روشن از آینده، اما همزمان معرفی گام‌های اجرایی مانند طرح های توسعه منابع آب در سراسر کشور، الزام آور بودن اجرای الگوی کشت، توسعه مشاغل کم آب بر جایگزین کشاورزی، سرمایه‌گذاری در فناوری‌های شیرین سازی آب و … باشد. به این ترتیب، پیام فقط هشداردهنده نیست، بلکه انگیزه‌بخش و راه‌گشا نیز هست.

چنین مدلی، نه ساده‌سازی بیش از حد و خوش‌بینی کاذب ایجاد می‌کند و نه با سیل اطلاعات خام، جامعه را فلج می‌سازد. حقیقت کامل با بسته‌بندی هوشمند، به‌طور همزمان شفافیت، دقت علمی و همدلی با مخاطب را حفظ می‌کند. ترکیبی که در شرایطی مثل بحران آب، می‌تواند سرمایه اجتماعی را تقویت و مسیر عبور از بحران را هموار کند.

موفقیت در این حوزه وابسته به توازن است. توازنی ظریف بین حقیقت‌گویی و مدیریت روانی، بین هشداردهی و ارائه راه‌حل. آنچه امروز از رسانه‌ها، روابط‌عمومی‌ها و فعالان حوزه ارتباطات انتظار می‌رود، یافتن و حفظ همین توازن است.

انتهای پیام/

نوشته‌های مشابه
نیاز به تأکید بر تقویت انعکاس خدمات دولت در رسانه‌ها
مدیرکل روابط‌عمومی استانداری کهگیلویه و بویراحمد:

نیاز به تأکید بر تقویت انعکاس خدمات دولت در رسانه‌ها

دومین نشست هم‌اندیشی روابط‌عمومی گروه صنایع بهشهر
با حضور سرپرست امور اطلاع‌رسانی دولت برگزار شد؛

دومین نشست هم‌اندیشی روابط‌عمومی گروه صنایع بهشهر

هوش مصنوعی مغزمان را به تعطیلات نفرستد!
یک مدرس سوادهای نوین هشدار داد؛

هوش مصنوعی مغزمان را به تعطیلات نفرستد!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *