دوشنبه / ۱۷ آذر / ۱۴۰۴ Monday / 8 December / 2025
×
فرصت‌های سوخته فجر جهانی؛ ساختار، زمان‌بندی و روایت‌سازی
یزدان عشیری | مدیر سابق روابط عمومی سازمان سینمایی

فرصت‌های سوخته فجر جهانی؛ ساختار، زمان‌بندی و روایت‌سازی

یزدان عشیری | مدیر سابق روابط عمومی سازمان سینمایی

فرصت‌های سوخته فجر جهانی؛ ساختار، زمان‌بندی و روایت‌سازی

جشنواره جهانی فیلم فجر با عبور از فراز و نشیب‌های بسیار به پایان رسید. بد یا خوب، در تقویم سینمایی ایران، با همه "دستاوردها و چالش‌ها"، ماندگار شد و شیراز به عنوان میزبان این رویداد در شرایط سخت اقتصادی کشور، همکاری خوبی را به نمایش گذاشت.
فرصت‌های سوخته فجر جهانی؛ ساختار، زمان‌بندی و روایت‌سازی

آژانس خبری پی آر؛ جشنواره جهانی فیلم فجر با عبور از فراز و نشیب‌های بسیار به پایان رسید. بد یا خوب، در تقویم سینمایی ایران، با همه “دستاوردها و چالش‌ها”، ماندگار شد و شیراز به عنوان میزبان این رویداد در شرایط سخت اقتصادی کشور، همکاری خوبی را به نمایش گذاشت.

همچنین، باید خداقوت گفت به همه عزیزانی که در این اتفاق نقش و سهمی داشته اند. اینجانب فعال حوزه فرهنگ و هنر، حسب احساس مسئولیت، چند نکته را بیان می‌کنم. امید که باعث هم افزایی در جهت تقویت این رویداد برای دوره‌های آتی شود.

برگزاری جشنواره در این سطح، در دوره «پساجنگ» اقدامی قابل تقدیر است.

جهان، متاثر از جوسازی‌ها و شانتاژهای سیاسی و رسانه‌ای، «تصویری کاملا، مبهم، مخدوش و وارونه» از فضای ایران دارد. برگزاری جشنواره، با همه کاستی‌ها و نواقص جدی آن، باز هم، کاری سخت و شجاعانه بود.

در عین حال، و قطعا، برغم این شرایط، می‌شد جشنواره را کیفی‌تر و غنی‌تر برگزار کرد و از دایره تنگ سلیقه‌های اجرایی سنتی و کلیشه‌های معمول فراتر برد.

از مشارکت دادن واقعی و جدی‌تر به جامعه فرهنگی، هنری و سینمایی استان فارس و واگذاری بخشی از مسئولیت‌های میدانی به نیروهای بومی و همراه‌سازی بیشتر بخش‌های نخبگانی استان تا حضور گسترده‌تر خانواده بزرگ سینما – نه صرفا در آئین اختتامیه – همچنین، مراقبت بیشتر برای پیشگیری از انباشته‌گی افراد نامرتبط، دعوت از منتقدان معتبر و مستقل، بهره‌گیری از ظرفیت رسانه‌های خارجی (دست کم، رسانه‌های منطقه‌ای)، ارتباط‌گیری بیشتر با رسانه‌های داخلی، احترام به منتقدان، اخلاق‌مداری و تقواپیشگی عوامل اجرایی، پرهیز از نگاه باندی – جناحی و حلقه خودی و غیرخودی، برپایی «نشست‌های آسیب‌شناسی پژوهش محور» با هدف ارتقای کیفی ساختارها، دقت بیشتر در چگونگی چینش، سطح و وزن هیأت‌های داوری و اساتید کارگاه‌ها (دارالفنون) و از همه مهم‌تر، «روایت‌سازی به هنگام» با “تولید بسته‌های محتوایی کیفی” و بهره‌گیری از “الگوهای ارتباطی مدرن” همگی می‌توانست توان اثرگذاری این رویداد را مضاعف سازد و زحمات سازمان سینمایی بیشتر به بار بنشیند.

و اما با نگاهی کلان‌تر به عمر چهار دهه‌ای جشنواره بین‌المللی فیلم فجر و رفت و برگشت‌های شتابزده چند ساله اخیر، معتقدم بخش بین‌الملل فجر باید در زمانی مرتبط و نزدیک با ساختار اصلی و تقویم مقرر برگزار شود.

چرا که هیچ دلیل قانع‌کننده و عقلانی برای گسست بخش بین‌الملل و فاصله‌گذاری یک کل منسجم موجود نیست.

بیش از چهل دوره جشنواره و حضور صدها سینماگر صاحب نام از جمله؛ آنجلوپلوس، فرانچسکو رزی، هرتزوگ، بلاتار، نوری بیلگه جیلان و … نشان داد که جشنواره بین‌المللی فجر در قامت و شمایل کاملش با تکیه بر ظرفیت‌های اجتماعی، ملی و اتمسفر بهمن‌ماه، می‌تواند طنین و صدای بلندتر و رساتر و کارکردهای اجتماعی گسترده‌تر و فراگیرتر از تبدیل آن به یک «محفل تخصصی و محدود» داشته باشد.

برگزاری ضعیف بخش بین‌الملل در دوره‌های اخیر هم، ناشی از “کم‌تجربه‌گی و ناهمدلی ستاد برگزاری” بود که اتفاقاً غیر از دبیر آن، همگی هنوز دست‌اندرکارند.

جشنواره، بی‌توجه به آرا و نظرات خرد جمعی خانواده سینما دچار جراحی و “دو پاره‌گی” شد و از آن پس تاکنون، این زخم ترمیم نشد. اکنون، پس از چند دوره جداسازی و برگزاری کم‌ثمر، می‌توان گفت که “پاجوش جشنواره فجر” بی‌تکیه به اصل و قائم خویش نمی‌تواند محکم و قوی سرپا بایستد.

تجربه برگزاری در آذرماه نشان داد که این زمان‌بندی وحی منزل نیست و وقتی بشود ۵۰ روز قبل از فجر آن را برگزار کرد، می‌توان در دهه اول بهمن و متصل به فجر برگزارش کرد که چند حسن و امتیاز دارد؛ یک: به طور همزمان، از فضای مهیای جشنواره اصلی فجر بهره‌مند می‌شود و در میلیاردها ریال منابع صرفه‌جویی می‌شود.

دو: می‌توان همزمان از ظرفیت صدها رسانه خارجی و نمایندگی‌های مراکز خبری دنیا که برای جشنواره‌ها و جشن‌های سالگرد انقلاب به ایران می‌آیند استفاده کرد.

سه: دیگر مانند این دوره، در تصادم با جشنواره‌های مراکش، اوراسیا، گوا و … نخواهد داشت و چهره متمایز جشنواره و اتفاقات مهم آن، بیشتر به رخ کشیده می‌شود.

چهار: و دلیل مهم‌تر اینکه با برپایی بازار فیلم و بهره‌گیری از حضور نمایندگان شرکت‌های بین‌المللی عرضه و پخش و مدیران فستیوال‌ها و نمایندگان شبکه‌های تلویزیونی دنیا از جدیدترین محصولات سینمایی سال ایران رونمایی خواهد شد که شانس موفقیت‌های بین‌المللی آن‌ها را چند برابر خواهد ساخت و رابطه بهم‌پیوسته‌ای بین اقتصاد سینمای ایران با صنعت تصویر جهانی شکل خواهد گرفت.

ضمن اینکه به دستاورد عضویت در فیاپف هم خدشه‌ای وارد نمی‌شود، و با هماهنگی می‌توان این تاریخ را در تقویم فیاپف هم ثبت کرد.

فراموش نکنیم که جدایی بخش بین‌الملل همواره با مخالفت گسترده صنوف سینمایی و جامعه رسانه‌ای همراه بوده و آن را تصمیمی غیراستاندارد و مغایر با نرم جشنواره‌های معتبر جهانی می‌دانستند.

چند صنف مهم خانه سینما و بخش بزرگی از تهیه‌کنندگان با انتشار بیانیه‌های صریح، مخالفت علنی خود را اعلام داشته‌اند و این مواضع همچنان پا برجاست؛ پس اجازه ندهیم این دیوار کج بالاتر برود و قبول کنیم “گاهی نمی‌شود که نمی‌شود که نمی‌شود.”

جشنواره فجر با فلسفه و منطق ریشه‌دار جوانه زد، رشد کرد و بالنده شد و نزدیک به چهار دهه نسبتاً موفق را پشت سر می‌گذاشت و به میعادگاه سینماگران داخلی و خارجی بدل شده بود؛ سپس، دچار این “آزمون و خطا” شد.

اینک، این دو پاره‌گی وضعیت را سخت بغرنج کرد. این سرمایه فرهنگی و اجتماعی سینمای ایران و این میراث ملی از آن ساختار منسجم، متکامل و پیکره کامل و واحدش فاصله گرفت.

اینکه نصفش را در دهه فجر و نصفه‌های دیگر را در اردیبهشت یا آذر و «شاید وقتی دیگر» یا در تهران، منطقه آزاد، شیراز و یا «ناکجاآباد» برگزار شود باعث بی‌هویتی، سرگردانی و ضعیف‌تر شدن آن، و به تبع، معنا، کارکردها، گفتمان و تأثیرات آن می‌شود.

ده‌ها جشنواره سینمایی در کشور داریم.

چرا باید حتما این جشنواره را تجزیه کنیم؟ این درخت تناور ریشه‌های عمیق دارد! هرس اشتباه به درخت آسیب می‌زند و زده است. اگر ضرورت جهانی‌سازی بخش بین‌الملل یک رویداد فرهنگی به برگزاری مستقل آن است چرا در همین وزارت ارشاد، جشنواره‌های دیگر به این «جدایی» گرفتار نشده‌اند؟

جشنواره‌های تئاتر، تجسمی، موسیقی و شعر فجر! اگر واقعا لقب “جهانی” برای جشنواره تا این حد اهمیت دارد چرا به سراغ طراحی و ایجاد یک زیرساخت جدید نرفته‌ایم؟

یک جشنواره استاندارد مستقل با عنوانی دیگر مانند: «جشنواره جهانی فیلم ایران»، «جشنواره جهانی فیلم تهران»، «جشنواره جهانی فیلم شیراز» یا «جشنواره جهانی فیلم قشم»، و …؟ ای بسا، با انگاره برخی عزیزان، در آن صورت وجوه فرهنگی بر وجوه سیاسی آن بیشتر بچربد.

تجربه ثابت کرده است این رویداد بی‌نسبت با جریان فرهنگی و متن اجتماعی و تقویم زمانی خویش موفق نخواهد بود.

حضور چهره‌هایی چون «نوری بیلگه جیلان» هر چند مغتنم است ولی نمی‌توانند جشنواره را نجات دهند، نکته اینجاست که آقای نوری بیلگه جیلان هم، افتخارش به حضور در آن “جشنواره بین‌المللی فجر” است که جایزه گرفت و با فیلمسازان بزرگ آشنا شد.

از این رو، نیاز است با تحلیل روندها و فرآیندها، یک‌بار دیگر، فارغ از فضاسازی‌های غیرکارشناسی و «فیک»؛ همایشی علمی توسط معاونت مطالعات سازمان سینمایی طراحی و از دیدگاه‌های صاحب‌نظران و کارشناسان استفاده شود تا به بهترین تصمیم و اجماعی اقناع‌کننده منجر شود.

وقتی در کنار انبوه مشکلات خانواده سینما از قبیل: “اشتغال”، “بیمه”، “بازنشستگی”، “شرایط بیماران خاص”، “مسکن”، “عیدی”، “ترمیم حقوق پایه سینماگران”، “شرایط رفاهی و معیشتی”، “وضعیت تولید” و “بحران بیکاری بیش از ۸۰ درصد خانواده سینما و معضلات دیگر” … باید جشنواره‌ای برگزار کنیم که در خدمت منافع کل سینما و خانواده آن باشد نه افرادی خاص و معدود.

سینمای ایران به جشنواره یکپارچه و بزرگ نیاز دارد تا شاهد حضور یکپارچه کلیت سینما، سینماگران موفق اعم از فیلمسازان کوتاه و مستند، جامعه نخبگانی و دانشگاهی، منتقدان بنام داخلی و بین‌المللی و رسانه‌های داخلی و خارجی و فیلم‌های قابل توجه و کنجکاوی‌برانگیز و … باشد. تا صدایی رسا برای اعتلای سینما و اعتبار مضاعف آن در جهان انعکاس پیدا کند.

تولیدات سال سینمای ایران از معبر “مجموعه ظرفیت جشنواره” به جهان و میهمانان خارجی معرفی شوند. به موازات، شاهد حضور همزمان سینماگران بزرگ و غول‌های صنعت تصویر در کنار فیلمسازان داخلی در ایران باشیم.

در وضعیت فعلی، چون تولیدات مهم و اصلی در جشنواره فجر رونمایی می‌شوند، بناگزیر، به فیلم‌های ضعیف، فیلمسازان و میهمانان گمنام میدان داده می‌شود.

ظرفیت جشنواره را با میهمانان متفرقه، مدیران نامرتبط، “فربه‌سازی با نشست‌ها و آئین‌ها” و … اشباع نسازیم و به شائبه «توریسم رایگان» دامن نزنیم. جشنواره بین‌المللی فیلم فجر فراتر از بحث‌های تخصصی و فنی سینما، ظرفیت‌های عظیمی به لحاظ عملیات روانی و کارکردهای رسانه‌ای در اذهان جامعه و فضای جهانی برای نمایش و معرفی فرهنگ و الگوی زیست ایرانی فراهم می‌آورد که حضور صدها رسانه در کنار میهمانان خارجی، این ارزش‌ها، زیبایی‌ها، کارکردها و مزیت‌ها را چندین برابر خواهد کرد و به مثابه پل ارتباطی فرهنگی و غیرسیاسی با جهان است.

مهم، باید اعتبار سینمای ایران در عرصه ملی و بین‌المللی باشد که فرایندهای ارائه شده اقناع‌کننده نبوده است.

یادمان باشد در همین روزها که صدای جشنواره جهانی فجر ایران حتی از “دروازه قرآن” شهر شیراز آن سوتر نرفته است، بیخ گوش ما، عربستان سعودی در حال برگزاری جشنواره‌ای است در ساحل دریای سرخ که میزبان نامدارترین چهره‌های سینمای دنیا و ستارگان آن است و نام‌های برجسته بین‌المللی چون: “آدرین برودی”، “مایکل کین”، “وین دیزل” و “آنا د آرماس” بود و رئیس کمیته انتخاب فیلم آن “شان بیکر”، کارگردان برنده پنج جایزه اسکار برای فیلم «آنورا» است و جشنواره‌اش با نمایش فیلم «غول» “Giant” افتتاح شد، آن هم عربستانی که از لغو قانون ممنوعیت سینما در آن حدود هشت سال می‌گذرد و تنها چند سالن سینما دارد و عمر جشنواره دریای سرخش هم پنج سال است نه ۴۳ سال. تازه جشنواره‌اش عضو فیاپف هم نیست.

نوشته‌های مشابه
تاکید بر اهمیت شفاف‌سازی خدمات بانکی و تقویت اطلاع‌رسانی
برگزاری نشست روابط‌عمومی بانک‌ها در یزد؛

تاکید بر اهمیت شفاف‌سازی خدمات بانکی و تقویت اطلاع‌رسانی

ساعات کاری ادارات در زمستان ۱۴۰۴ تغییر کرد+سند
جهت اطلاع کارکنان روابط عمومی ادارات دولتی؛

ساعات کاری ادارات در زمستان ۱۴۰۴ تغییر کرد+سند

واکنش روابط‌عمومی بانک مرکزی به حواشی عکس جنجالی فرزین
با انتشار پستی در شبکه ایکس صورت گرفت؛

واکنش روابط‌عمومی بانک مرکزی به حواشی عکس جنجالی فرزین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *